بسیاری از حوادث اخیر ثمرۀ بذر تزویر و نفرتی است که توسط منافقین داخلی در فصل دیاثت سیاسی آن هم در مزرعۀ فضای ولنگار مجازی کاشته شد.
وقتی که شیخ بنفش و دارو دستهاش هشت سال تزویر و نفرت کاشتند و با حماقت هوسبازان آبیاری کردند، باید هم مردم بیچاره امروز تردید و خشونت درو کنند.
هیس...! محافظهکاران محترم خواب هستند...
چرا برخی از مردم دچار خطا و اشتباه ادراکی میشوند؟
چرا بی عفتی و بی حجابی و... در حال گسترش میباشد؟
چرا دروغ و شایعه و شبهه به شدت در حال انتشار است؟
چرا هر اعتراض سادهای تبدیل به یک اغتشاش میگردد؟
چرا اعتماد برخی از مردم به دشمنان ملت جلب میشود؟
مسائل فوق عوامل مختلفی دارند اما در میان همۀ عوامل یک عامل مهم در بین همۀ آنها مشترک است و نقش اول را دارد و آن چیزی نیست جز؛ ولنگاری فضای مجازی...
تجزیه ماجرا...
صفر: خانومی که توسط مأمورین انتظامی بخاطر پوشش نامناسب جهت تفهیم قانون و کلاس توجیهی به مقر پلیس انتقال داده شده است در میانه کلاس و در مقابل دیدگان حضار و دوربینهای مداربسته میمیرد. پزشکی قانونی بعد از تحقیقات اولیه، مرگ خانم مهسا امینی را بر اساس ادعای ضد انقلاب یعنی ضرب و جرح رد میکند.
پسا ماجرای فوت مهسا امینی همانند فتنههای دیگر خواهد گذشت اما لکۀ ننگش برای منافقین و احمقها خواهند ماند.
فقط ای کاش این بار مسئولین محترم بفهمند که چگونه فضای ولنگار مجازی تبدیل به زمین حاصلخیزی برای رشد فتنهها شده است و از یک اتفاق، بحران درست میکند.
ضمناً این ماجرا فرصت خوبی برای مسئولین است تا برهم زنندگان امنیت روانی جامعه را شناسایی و مجازات کنند.
ایران مجازی؛ در حال پسرفت، ذلیل و منزوی، دچار فساد سیستمی، عدم آزادی بیان، دچار استبداد و استعمار، واداده و متفرق، درگیر فقر مطلق و در حال فروپاشی است.
ایران حقیقی؛ در حال پیشرفت، عزیز و مقتدر، فقدان فساد سیستمی، آزادی بیان مفرط، دارای آزادی و استقلال، مقاوم و منسجم، دارای رفاه نسبی و در حال ساماندهی است.
آقایان! ولنگاری فضای مجازی یعنی آشوب در فضای حقیقی