میدانیم و میدانند که نبرد قدیمی، تمام عیار و همه جانبهای بین ایران به عنوان علمدار عدالت و آزادی و آمریکا به عنوان پرچمدار ظلم و استکبار همواره در جریان بوده که مدتی است تقابل نیابتی آن وارد مرحلۀ جدیدی شده است و همچنین طبیعی است که بخشهایی از این نبرد آشکار و قسمتهایی نیز به صورت پنهانی در جریان باشد تا جایی که گاهی نه آنها برخی ضربات خود را آشکار(رسانهای) میکنند و نه ما برخی ضربات خود را آشکار میکنیم لکن باید در مقابل صراحت دشمنان در حمله و عدم نگرانی از تبعات آن، قاطعیتی صریح داشته باشیم. البته در کنار عملیات آشکار و قاطع نظامی علیه دشمنان خارجی برای اینکه حساب کار دستشان بیاید و فکر غلطهای اضافه نکنند باید عملیات رسانهای دقیق و گسترده جهت خنثی کردن شبهه و تردید افکنی غربزدههای داخلی نیز داشته باشیم تا مردم را نترسانند و پازل دشمنان را تکمیل نکنند.
صراحت مواضع آقای رئیسی در سفر اخیر به آمریکا و مواجهه با مستکبرین بسیار ستودنی بود و ما چقدر به این صراحت در مواجهه با ...های داخلی نیاز داریم.
آیا این صراحت در مواجهه با کفار و دشمنان خارجی و عدم صراحت در مواجهه با منافقین داخلی از اقتضائات تفاوت مقابله با جریان کفر و نفاق است یا...؟
همۀ ایّام اللّه انقلاب اسلامی مانند 13 آبان، 22 بهمن، 9 دی و غیره یک ویژگی مشترک دارند و یک ویژگی اختصاصی، ویژگی مشترک این ایّام این است که همگی آنها در حمایت از جبهۀ حق و علیه جبهۀ باطل هستند.
اما ویژگی اختصاصی، آن چیزی است که در هر یک از این ایّام محوریت خاصّی دارد، مثلا ویژگی خاص 9 دی حمایت از شخص ولی فقیه و اعلام انزجار از منافقین داخلی است.
مماشات، تسامح، اغماض و حتی رأفت، از یک جایی به بعد خصوصاً از دیدگاه دشمنان خارجی، منافقین داخلی و احمقهای کف خیابان ضعف و ترس معنا میشود!
اگر دشمنان و منافقین و احمقها توهم کنند که نظام و مردم ضعیف شده یا ترسیدهاند هارتر میشوند و هزینۀ این هاری را مردم عادی با خون پرداخت میکنند!
حتماً باید تیر به یکی از مسئولین بخورد تا قاطع شوید!؟