حملۀ تروریستی شاهچراغ شیراز به خوبی نشان داد که کوچکترین اغماض، تسامح و کوتاهی مسئولین در برخورد قاطع با کسانی که امنیت مردم و کشور را در فضای مجازی و حقیقی به بازی گرفتهاند، مساوی است با ریخته شدن خون و خون و خون بی گناهان...
آقایان! لطفاً به اندازهای که دشمنان و منافقین در حمله قاطع هستند، شما هم در مقابله قاطع باشید.
فتنه برای انقلاب و انقلابیون همانند غربال است، غربالی که مجاهدینِ مخلص را از منافقین و نخالهها جدا میکند.
در فتنهها از ملامتِ ملامت کنندگان نهراسیم چرا که این ملامتها همانند سوهانی هستند که ما را صیقل میدهند.
فتنه همانند قیچی هرس است لذا حریف تنۀ تنومند انقلاب نمیگردد، فقط شاخههای خشک و بیبَر را قطع میکند.
البته آشکار شدن همۀ ثمرات فوق مشروط بر ولایتمداری، مقاومت و صبر، شجاعت و بصیرت و جهادِ تبیین است...
تجزیه ماجرا...
صفر: خانومی که توسط مأمورین انتظامی بخاطر پوشش نامناسب جهت تفهیم قانون و کلاس توجیهی به مقر پلیس انتقال داده شده است در میانه کلاس و در مقابل دیدگان حضار و دوربینهای مداربسته میمیرد. پزشکی قانونی بعد از تحقیقات اولیه، مرگ خانم مهسا امینی را بر اساس ادعای ضد انقلاب یعنی ضرب و جرح رد میکند.
پسا ماجرای فوت مهسا امینی همانند فتنههای دیگر خواهد گذشت اما لکۀ ننگش برای منافقین و احمقها خواهند ماند.
فقط ای کاش این بار مسئولین محترم بفهمند که چگونه فضای ولنگار مجازی تبدیل به زمین حاصلخیزی برای رشد فتنهها شده است و از یک اتفاق، بحران درست میکند.
ضمناً این ماجرا فرصت خوبی برای مسئولین است تا برهم زنندگان امنیت روانی جامعه را شناسایی و مجازات کنند.
در یک دستهبندی، جبهۀ باطل شامل طیف کفّار، مشرکین و منافقین میباشد. واقعۀ عظیم کربلا لبۀ درگیری و مصافِ جبهۀ حقّ و باطل بود.
نکتۀ مهم این مصاف آن طیفی از جبهۀ باطل بود که در مقابل جبهۀ حقّ و توحید ایستاد، و آن طیف، طیفی نبود مگر طیف نفاق و منافقین!
ناگفته نماند؛ نفاق به عبارتی همان کفر و شرک پنهان است.