وقتی از اغتشاشات 88 با عنوان فتنه یاد میکنیم ممکن است برخی تصور کنند که ماجرای فتنه 88 یک حادثه خلق الساعه و اتفاقی بوده که بعد از انتخابات متولد شد!
در حالی که فتنه 88 یک کودتای از پیش طراحی شده و نتیجه دسیسههای فراوان داخلی و خارجی بود که صرفا به بهانه انتخابات سال 88 وارد فاز علنی و عملیاتی شد.
ماجرای تروریستی قندوز و خفقان سینه چاکان مداخله نظامی ایران در افغانستان به خوبی نشان داد که غربگرایان داخلی اساسا با تفکر و موضع مستقل بیگانهاند و جهان را از دریچه و با عینک رسانههای معاند و ضد انقلاب میبینند و مواضع خود را نیز با آنها تنظیم میکنند.
امام حسین ع توسط کفار به شهادت نرسید بلکه توسط منافقین به شهادت رسید. همچنین سایر اهل بیت!
نفاق همان کفر است منتها پنهان...به همین دلیل است که مردم بیشتر فریب منافقین را میخورند تا فریب کفار و دشمنان علنی را.
تأمل بر روی این نکته و تحلیل آن ما را بس...
ضد انقلابهایی مانند سازمان مجاهدین، بعد از انقلاب عملاً نفاق را کنار گذاشته و وارد فاز محاربه شدند اما ما همچنان آنها را منافق خطاب میکنیم!
وقتی محارب را منافق بپنداریم بعید نیست که منافق را نیز دوست تلقی کنیم. ادبیات سیاسی در جهت گیری افکار عمومی بسیار مؤثر است.