غربزدگان از یک سو مدام از جامعه دین‌زدایی می‌کنند از سوی دیگر هی می‌گویند قوانین الهی را نمی‌شود اجرایی کرد چون جامعه آن را پس می‌زند!
وسط بازان هم مدام چرتکه می‌اندازند که ببینند کدام طرف بایستند به نفعشان است لذا هرگز برای بیان حقیقت و اقامۀ عدالت هزینه نمی‌دهند.
روضۀ باز این روزها کوتاه آمدن برخی مسئولین و مدعیان از اصول و ارزش‌هایی است که فاطمیه و عاشورا و... رخ داد تا آنها حفظ شوند.
کوتاه آمدن‌هایی که جریان نفاق و نفوذ و غیر انقلابی را چنان گستاخ کرده است که نقاب افکنده و روز به روز صریح‌تر و وقیح‌تر می‌شود!
برخی انتصابات ... که از ابتدای دولت وفاق شروع شده است یک روی سکه می‌باشد! آن روی این سکه عزل و حذف‌هایی است که خیلی دیده نمی‌شود!
خطا وقتی مرتب تکرار می‌شود دیگر صرفا چند خطا نیست بلکه یک خط است! خطی که به دنبال تغییر خطوط انقلابی نظام از درون سیستم می‌باشد.
مواضع برخی افراد در خصوص منافع نظام سلطه آنقدر بلاهت آمیز است که انگار آتویی دست آنان دارند و مجبورند که اینگونه موضع بگیرند!
اگـر فرض خیانت را منتفی بدانیم این حجم از بلاهت و ساده‌لوحی نه تنها دور از عقل بشری است بلکه حتی به دور از غریزۀ حیوانی می‌باشد!
نیروی انتظامی و گشت ارشاد و امثالهم برای جلوگیری فیزیکی از اشاعۀ فساد و فحشا و... است نه نهادینه کردن حجاب و عفاف و فرهنگ‌سازی.
کسانی که در نهادینه کردن فکری فرهنگی حجاب و عفاف و سیاستگذاری درست فرهنگی کوتاهی کرد‌ه‌اند دغدغه‌شان شده تحدید نیروی میدانی!