ضمن عرض تسلیت به مناسبت در گذشت سربازان نیروی زمینی ارتش در حادثه ی تصادف اتوبوس چند روز اخیر که واکنش های بسیاری را چه از طرف مسئولین و چه از طرف رسانه ها و مردم در بر داشته است، در این ماه مبارک از خداوند منان طلب آمرزش و علوّ درجات را برای جان باختگان این حادثه ی غم بار نموده و صبر و سعۀ صدر را برای بازماندگانشان خواستاریم.
سه اتفاق بزرگ در زندگی هر انسانی رخ می دهد که در سرنوشت او تاثیر بسزایی دارد …
۱- اولین این اتفاقات تولد است که یک انسان در چه خانواده و چه جامعه ای متولد می شود ، که در این اتفاق ما نقش خاصی ایفا نمی کنیم و فقط متولد می شویم.
۲- دومین این اتفاقات که در اصل سومی آن ها است مرگ می باشد که به فرض مثال انسان در چه حالت و شرایطی امکان دارد از دنیا برود که در این مقوله نیز ما بعضا هیچ نقشی نداریم و کافی است عجل سر برسد البته خود نیز می توانیم در جریان پیش دستی بکنیم که . . . بگذریم.
زمانی که مردم شاخص ها و ملاک ها را مورد توجه قرار ندهند دچار سر در گمی خواهند شد.
مثال: روحانی بودن، سید بودن و یا نسبت های سببی و نسبی با بزرگان هیچ یک دلیلی برای خوب بودن افراد نیست، البته شاید بتوان در مقام مؤید بعد از دلیل از آن ها بهره برد ولی به تنهایی نمی توانند بر جایگاه علتی که معلول خاصِ خوب بودن را در پی دارد تکیه بزنند، تقوا علت محکمی است که حتی اگر کسی با عنوان آیت اللهی و حتی مرجعیت دچار فقدان آن شود عناوین مذکور نمی توانند خلأ آن را پر کنند.
عدهای میگویند ما انقلابی هستیم، مخالفانشان میگویند نه، شما تندرو هستید، ولی خودشان راحت طلبی و رفاه زدگی را اعتدال می نامند ؟ ! ؟
آنهایی که انقلابیون را تندرو می نامند باید بدانند که تندرو ها منافقین و جریان های امثال شیرازی هستند نه پیروان ولایت ؛ جالب تر اینکه جریان شیرازی ها که بسیار دغدغه ی دین مردم را دارند در مقابل تفکرات ضد اسلامی جریان غرب زده ی چپ موضع جدی نمی گیرند بلکه حتی با جریان مذکور نقطه ی اشتراکی هم دارند و آن انتقاد مکرر به مبانی نظام و جریان انقلاب است .
در طول تاریخ بسیار بوده اند کسانی که از امام جلو افتاده و در اصطلاح کاسه ی داغ تر از آش شده اند و یا اینکه از امام آن قدر عقب مانده اند که به گمراهی کشیده شده اند ، و این جریان در حال تکرار همواره به خاطر جهل و عناد نسبت به حقایق و ارزش ها و مصالح بوده است ، در جایی که بقای خود اشخاص مقدم می شود بر بقای ارزش ها و تعامل فدای خودکامگی می شود افراط و تفریط همانند دو لبه قیچی عمل می کنند ، اگر چه در ظاهر با هم به ستیز می پردازند اما این حقیقت است که میان لبه های آن سلاخی می شود .