خفقان سلبریتیها در روزهای سرنوشت
حمایت جانانه برخی سلبریتیها از مسئولین غربگرا و مسلط کردن آنها بر مقدرات کشور و مردم برایم قابل درک بود چون خود آنها نیز ذوب در ارزشهای پوشالی و فرهنگ منحط غربی هستند لذا جانانه به میدان آمدند و تمام تلاششان را کردند و
هشت سال کشور را در جهتی قرار دادند که امروز حتی خودشان نیز حاضر به پذیرش مسئولیت عواقب خسارت بار آن نیستند.
اما اکنون که ناکارآمدی تفکر و عملکرد مسئولین غربگرا روشن شده و چهره واقعی این جریان برای بسیاری از مردم معلوم گشته است ضمن اینکه حاضر به عبرت گرفتن از این تجربه پر هزینه و اصلاح رویه خود نشدهاند! گویا کلاً با عدم مشارکت خود و عدم تبلیغ برای مشارکت مردم جهت شرکت در انتخابات بنای این را دارند که زیر میز بازی بزنند! انگار دیگی که برایشان نجوشد...!
ناگفته نماند که برخی از سلبریتیها که در میان معروفین کم هم نیستند برای جلب رضایت خارجیها و متاسفانه برخی دولتهایی که دشمن آشکار کشور و مردم ایران هستند حاضر هستند منافع ملی را فدای منافع شخصی خود بفرمایند. بگذریم از برخی از آنها که همیشه طلبکار بوده و ارتباطهایی هدفمند نیز با برخی از سفارتخانهها و نفوذیها و مفسدین دارند، بگذریم...
از برخی سلبریتیها که نعرهی "ایران، ایرانشان" گوش فلک را کر کرده است ولی حتی حاضر نیستند که فرزند خود را در وطن خود به دنیا بیاورند بیش از این انتظاری نیست. ما همانگونه که حمایتهای آنها از مسئولین غربگرا و سنگ تمام گذاشتنشان برای روی کار آمدن آنها را فراموش نمیکنیم، این عدم مشارکت و سکوت مرگبارشان در پر شور کردن انتخابات را نیز فراموش نخواهیم کرد.
چگونه میشود برخی از این جماعت سلبریتی در مورد همه چیز خصوصاً آن مسائلی که به ضرر دین اسلام و منافع ملی است سریعاً احساس وظیفه میکنند و بر خود واجب میدانند که حتما با اظهار نظر خود تکلیف انسانی و شهروندی خود را انجام دهند اما در خصوص بزرگترین اتفاقی که برای مشارکت مردم در تعیین سرنوشت کشور و جامعه را بایکوت کرده و حتی با کنایه تخریب میکنند!؟
برخی از سلبریتیها با این سکوت مرگبارشان در ایام انتخابات 1400 ثابت کردند که نه فهم درستی از منافع ملی دارند و نه دلسوز مردم هستند و نه جمهوری اسلامی را شناختهاند. کاش مقداری هم از سلبریتیهای هالیوودی یاد میگرفتند که چگونه شهرت و محبوبیت خود را در حفظ منافع ملی کشورشان به خدمت میگیرند. ما را به خیر شما امیدی نیست لطفاً شر مرسانید...
به قول جلال آل احمد؛ آدم غربزده هُرهُری مذهب است... یک آدم التقاطی است. نان به نرخ روز خور است... خودش باشد و خرش از پل بگذرد دیگر بود و نبود پل هیچ است...[1] خلاصه کلام اینکه گرچه تاییدات و حمایتها و یا رد و تخریبهای این قماش اساساً ارزش چندانی ندارد اما این دورویی و ژست همیشه طلبکار آنها است که آزار دهنده و موجب تشویش افکار عمومی میباشد.
1. برشی از کتاب غرب زدگی به قلم جلال آل احمد