وقتی که ما عدالت را مطالبه میکنیم به عبارتی خواهان مقابلۀ با ظلم هستیم.
تبیین مفهوم عدل و ظلم و تشخیص مصداق به جای خود لکن در عدالتخواهی یعنی مقابلۀ با ظلم، مقصود مقابلۀ با مفهوم ظلم نیست بلکه مقابله با فاعل ظلم و مصداق آن یعنی فرد یا مجموعۀ ظالم است.
وگرنه جنگیدن با مفاهیم که خطر و هزینۀ خاصی ندارد؛ البته مبارزه با مصادیق ظلم لزوماً جنبۀ سخت ندارد . . .
حکم ارتداد امام خمینی(ره) در خصوص سلمان رشدی و دستور قتل وی، در سیاست و حکمرانی کاملاً عادی است.
همۀ حکومتها، کشورها و جوامع برای دنیای مادی خود، خطوط قرمزی دارند که اگر کسی از آن عبور کند وجودش را برای جامعه خطرناک میدانند و معدومش میکنند...
لکن فهم اهمیت خطوط قرمز معنوی برای کسانی که غرق در ماتریالیسم و بحران معنویت هستند خیلی سخت است.
وقتی وضعیت کنونی جمهوری اسلامی را نسبت به آرمانهایش میسنجیم میبینیم که تا وضعیت مطلوب خیلی راه و کار داریم اما وقتی وضعیت کنونی جمهوری اسلامی را نسبت به سایر حکومتها و کشورها میسنجیم در مسائل زیربنایی معرفتی که قابل مقایسه نیستیم لکن در مسائل روبنایی هم علیرغم همه دشمنیها بسیار پیش رفتهایم.
نوع و شکلِ لباس و خانه نمایانگر ماهیت اندیشه، فرهنگ و سبک زندگی انسان و خانواده هستند.
لذا یکی از مظاهر مادی و فیزیکیِ تجلّیِ هویتِ هر تمدنی در کالبد پوشش و ساختمان آشکار میگردد.
محتوا که جای خود اما اگر قالبهای تحمیلی فرهنگ غرب بر پیکرۀ جامعه را نزُداییم استحاله خواهیم شد.
خیلی فرق است بین کسی که در صراط مستقیم کج راه میرود با کسی که در صراط منحرف راست راه میرود!
اولی ولو دیر و سخت اما به مقصدِ سعادت میرسد، اما دومی به هر اندازهای که سریع و راحت حرکت کند به همان اندازه سریع و راحت منحرف و نابود خواهد شد.