نظام مقدس جمهوری اسلامی ایـران، صبور و بصیر و اهل تعامل است اما وقتی که پای اساس اسلام و حقوق و مصالح نظام و مسلمین در بین باشد با هیچ کسی تعارف ندارد.
خواه آن افراد شیعیانی مانند شریعتمداریِ مرجع و فردی همچون منتظری و غیره باشند، خواه یک امام جمعۀ اهل سنت مانند آقای مولوی عبدالحمید اسماعیلزهی باشد.
فتنهگری و تفرقه افکنی، از هر طرفی باشد محکوم است.
حکم ارتداد امام خمینی(ره) در خصوص سلمان رشدی و دستور قتل وی، در سیاست و حکمرانی کاملاً عادی است.
همۀ حکومتها، کشورها و جوامع برای دنیای مادی خود، خطوط قرمزی دارند که اگر کسی از آن عبور کند وجودش را برای جامعه خطرناک میدانند و معدومش میکنند...
لکن فهم اهمیت خطوط قرمز معنوی برای کسانی که غرق در ماتریالیسم و بحران معنویت هستند خیلی سخت است.
در یک دستهبندی، جبهۀ باطل شامل طیف کفّار، مشرکین و منافقین میباشد. واقعۀ عظیم کربلا لبۀ درگیری و مصافِ جبهۀ حقّ و باطل بود.
نکتۀ مهم این مصاف آن طیفی از جبهۀ باطل بود که در مقابل جبهۀ حقّ و توحید ایستاد، و آن طیف، طیفی نبود مگر طیف نفاق و منافقین!
ناگفته نماند؛ نفاق به عبارتی همان کفر و شرک پنهان است.
نوع و شکلِ لباس و خانه نمایانگر ماهیت اندیشه، فرهنگ و سبک زندگی انسان و خانواده هستند.
لذا یکی از مظاهر مادی و فیزیکیِ تجلّیِ هویتِ هر تمدنی در کالبد پوشش و ساختمان آشکار میگردد.
محتوا که جای خود اما اگر قالبهای تحمیلی فرهنگ غرب بر پیکرۀ جامعه را نزُداییم استحاله خواهیم شد.
امام خمینی کبیر(ره):
«این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزیها است.
بریزید خونها را، زندگی ما داوم پیدا میکند. بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود... ما از مرگ نمیترسیم...»
دشمن زمانی دست به ترور مجاهدین مخلص میزند که دیگر عاجز و ناتوان شده و حریف منطق و تبیین نمیشود.