حکم ارتداد امام خمینی(ره) در خصوص سلمان رشدی و دستور قتل وی، در سیاست و حکمرانی کاملاً عادی است.
همۀ حکومتها، کشورها و جوامع برای دنیای مادی خود، خطوط قرمزی دارند که اگر کسی از آن عبور کند وجودش را برای جامعه خطرناک میدانند و معدومش میکنند...
لکن فهم اهمیت خطوط قرمز معنوی برای کسانی که غرق در ماتریالیسم و بحران معنویت هستند خیلی سخت است.
حکم مترقی ارتداد
کشتۀ شمشیر نفاق
در یک دستهبندی، جبهۀ باطل شامل طیف کفّار، مشرکین و منافقین میباشد. واقعۀ عظیم کربلا لبۀ درگیری و مصافِ جبهۀ حقّ و باطل بود.
نکتۀ مهم این مصاف آن طیفی از جبهۀ باطل بود که در مقابل جبهۀ حقّ و توحید ایستاد، و آن طیف، طیفی نبود مگر طیف نفاق و منافقین!
ناگفته نماند؛ نفاق به عبارتی همان کفر و شرک پنهان است.
تعارض ظرف و مظروف
نوع و شکلِ لباس و خانه نمایانگر ماهیت اندیشه، فرهنگ و سبک زندگی انسان و خانواده هستند.
لذا یکی از مظاهر مادی و فیزیکیِ تجلّیِ هویتِ هر تمدنی در کالبد پوشش و ساختمان آشکار میگردد.
محتوا که جای خود اما اگر قالبهای تحمیلی فرهنگ غرب بر پیکرۀ جامعه را نزُداییم استحاله خواهیم شد.
مشهدِ تیغ و تبیین
امام خمینی کبیر(ره):
«این انقلاب باید زنده بماند، این نهضت باید زنده بماند و زنده ماندنش به این خونریزیها است.
بریزید خونها را، زندگی ما داوم پیدا میکند. بکشید ما را، ملت ما بیدارتر میشود... ما از مرگ نمیترسیم...»
دشمن زمانی دست به ترور مجاهدین مخلص میزند که دیگر عاجز و ناتوان شده و حریف منطق و تبیین نمیشود.
تبیین جهاد تبیین
همانگونه که حرف حق بر قلب شنوندگانی که شکمهایشان از مال حرام پر شده تأثیر نمیگذارد، سخن گویندگانی هم که از رانت و بودجههای غلط تغذیه میکنند بی أثر است.
علم و منطق، حکمت و استدلال یک بال جهاد تبیین هستند بال دیگر جهاد تبیین ورع و تقوا و حریّت و شرافت است، لذا اگر تبیینگر فاقد آنها باشد تبیینش بی اثر میگردد.