دیدار شیفتگان خدمت به دین و ملّت در تقاطع پوپولیسم و التقاط..!
جریانات مطرح سیاسی کشور که غالباً اتاق فکر و عملیات آنها در تهران است همواره به این مهم التفات داشتهاند که بدون اتکاء به قم و دست و پاکردن یک عقبه تئوریک دینی نمیتوانند قد علم کرده و در سپهر سیاسی کشور دوام توأم
با مقبولیت و مشروعیتِ ولو عرفی داشته باشند، لذا همواره در تلاش بودهاند و هستند تا حزب و گروه و تشکیلات خود را به یکی از رجال مذهبی و یا بیوت و مراکز دینی در قم گره بزنند. لذا یکی از بهترین روشها برای تحلیل و بررسی جایگاه دین و قرائت از اسلام در اندیشه سیاسیون، تحلیل و بررسی ارتباط و تعامل افراد و گروهها و جریانات سیاسی تهران با رجال و بیوت و مراکز شهر مقدس قم است.
همانطور که اشاره شد عیار و اعتبار و جنس و کم و کیفِ باور و نگرش خواص و گروها و جریانات سیاسی تهران را باید در ارتباط آنان با قم جستجو کرد که با کدامین رجال مذهبی و بیوت و مراکز دینی در تعامل هستند. تحلیل نقطه به نقطه چگونگی گردش و تمایل احمدینژاد از علامه مصباح به علوی بروجردی نیز خود کلاس درس خوبی برای پویندگان مسیر پر پیچ و خم سیاست میباشد که نباید از آن غافل شد. گردش ایام و فراز و فرود عالم سیاست و مخصوصاً تمایلات قلبی و نگرش افراد عواملی هستند که در رقم زدن کارنامه پایانی اشخاص تعیین کننده بوده و میباشند. تاریخ پر است از صعود و سقوط ها و البته افتادن پردهها و نقابها...
از دیرباز جلب رضایت مردم برای خواص اهمیت ویژهای داشته است و دارد اما برخی از خواص این جلب رضایت را بیشتر از اینکه در مسیر سعادت مردم تعریف و تنظیم کنند به سمت چرتکه انداختن و معامله رضایت با حمایت میروند! به گونهای که رضایت مردم را جلب میکنند تا از حمایت آنان برخوردار باشند و با اتکاء به همین حمایتهای مردمی مسیر را برای مقاصد و منافع فردی و قبیلهای خود هموار سازند. از این رو گاهی شاهد عدول برخی از خواص از اصول و مبانی برای جلب رضایت کاذب مردم که بعضاً ساخته و پرداخته رسانهها نیز هستند و منشاء واقعی ندارند هستیم که به عوام زدگی تعبیر گشته و به التقاط میانجامد.
چند سؤال مسئله دار؛ آیا منتخب جهمور سابق به دنبال ترمیم وجهه اسلامیت خود است؟ همان وجههای که التزام و یا ادعای التزام به آن حمایت جریان حزب الله را در 84 و 88 برای وی به ارمغان آورد و موجب غلبه ایشان بر رقیبان شد. آیا منتخب جمهور سابق دنبال کسب مشروعیت از برخی رجال و بیوت قم جهت جایگزینی با علمای انقلابی که در گذشته حامی وی بودهاند است؟ علمایی که صرفاً به خاطر مواضع و عملکرد خوب وی نسبت به دیگر کاندیداها به حمایت از ایشان پرداختند. گویا منتخب جمهور سابق بالاخره به این مهم التفات پیدا کرده که جمهور مردم عاشق التزام به اسلامِ کاندیداها هستند نه عاشق چشم و ابروی آنان.
اما چرا علوی بروجردی!؟ جذابیت علوی بروجردی برای احمدینژاد چیست؟ یا برعکس، احمدینژاد چه جذابیتی برای علوی بروجردی دارد؟ اساساً این دو رجل مذهبی و سیاسی چه نقطه اشتراکی دارند و یا پیدا کردهاند که همنشین هم شدهاند!؟ کدامین وَتَر این دو ضلع زاویه دار و یا زاویه گرفته از مبانی اسلام انقلابی را به هم وصل کرده است؟ منافع مشترک، یا بُعدِ از محور ولایت مطلقه فقیه و گفتمان انقلاب اسلامی؟ کدام؟ پای چه منافعی در میان است که دو چهرهای که به عبارتی مغضوب جریانات مطبوع فرد مقابل بودهاند امروز بر سر یک میز جلوس کرده و هم پیاله و پیمان شدهاند... که باید هوشیار بود و دید و از مسائل غافل نشد.