کوچک‌زادۀ بـزرگ...

رجاله‌ای در مسجد شراب می‌خورد! مؤمنی صحنه را دید و گفت: آهای مردک! چکار می‌کنی برو بیرون.

برخی ...ها که شاهد بودند به جای توبیخ آن رجاله به توبیخ مؤمن پرداختند که چرا به او گفتی مردک!

با ...ها کار را به جایی می‌رسانند که خونت به جوش بیاید! صدایت که بلند شد می‌گویند: تندروی نکن!

۰ نظر
هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

پیام خود را بنویسید

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی