شاخصهای در مسیر حق بودن، عدالتخواهی، ظلم ستیزی و همچنین ساده زیستی و نفی اشرافیت است.
فهم و تطبیق اینها بر مصادیق و اولویت بندی عمل به آنها نیز فقط در پرتو مدار ولایتمداری ممکن میباشد.
کسی که شاخص داشته باشد در اشخاص گیر نمیکند، حتی در شیوخ خوش سابقه!
کسانی که مدعی انقلابیگری و ولایتمداری هستند اما ضدانقلاب، کارگزارانیها، اصلاح طلبان و اعتدالیها با او ضدیت خاصی ندارند محل تأمل هستند!
به قول معروف: «تعرف الاشیاء بأضدادها» گاهی اوقات افراد با دشمنان و ضدهایشان بهتر شناخته میشوند تا با ادعاهایی که خودشان مطرح میکنند.
- (اولویت چه چیز یا چیزهایی برای چه کسی یا کسانی)
در فضای علمی و اجرایی و خصوصاً رسانهای تا موضوع و مسئله و چیزی به مذاق برخی افراد و عزیزان و گروهها خوش نمیآید گاهی بلافاصله اشکال میکنند و بعضاً فریاد بر میآورند که؛ ای بابا الان اولویت نظام، مردم، کشور این مسئله(مثلاً حجاب) است!؟ چرا به اقتصاد کشور و معیشت مردم نمیپردازید. یا اینکه وقتی کسی یا مجموعهای متمرکز در کار و فعالیت ناظر بر مسائل سیاسی داخلی است به او خرده میگیرند که؛ ای بابا در این شرایط حساس جهانی و بینالمللی و منطقهای به مشکلات و چالشهای سیاسی داخلی چرا میپردازید و قس علی هذا...
یکی از عوامل مهم و مؤثر در تعیین نوع کنشگری افراد در جامعه حتی در یک ماجرای واحد، جایگاه افراد است.
در ماجرایی مانند غصب خلافت توسط اصحاب سقیفه، ما دو معصوم داریم لکن با دو روش کنشگری متفاوت!
تفاوت وظیفه به معنای تفاوت هدف نیست! بلکه به خاطر تفاوت جایگاه افراد و اقتضائات آن است.
در اصل و افق کنشگری باید تابع ولی باشیم، لکن این بدان معنا نیست که وظیفهٔ ما دقیقا مانند ولی میباشد.
مثلا وقتی فرمانده میگوید:«حمله» سرباز باید حمله را انجام داده و اقامه کند نه اینکه سرباز نیز بگوید:«حمله»!
مسئلۀ مهم این است که برآیند کنشهای مختلف علیرغم تفاوتهای روشی در یک افق واحد باشد...
وقتی مشاهده کردید که عدالت ستیزانِ غرق اشرافیت ادعای ولایتمداری میکنند، بدانید که این ادعا همان قرآن سر نیزه است!
آنها میخواهند که با این قرآن سر نیزه مؤمنین را بفریبند و علیه انقلابیون بشورانند و در جبهۀ ولایتمدار انقلاب شقاق ایجاد کنند.
«انقلابیگری بدون ولایتمداری رسم خارجی است»
ناانقلابیهای غربزده که به خاطر ناکارآمدی در آستانۀ رسوایی در افکار عمومی هستند باید هم چنین خدعه و حربهای به کار ببندند.
محبان ولایت و انقلاب اگر میخواهند که نظام اسلامی و مردم خسارت نبینند باید از وسط گزینی پرهیز کرده و انقلابی عمل بکنند.
«انقلابیِ اسلامی نبودن نیز رسم امـوی است»