یکی از تفاوتهای مهم جنگ سخت و نظامی با جنگ نرم و شناختی این است که جانباختگان و مجروحین جنگ سخت و نظامی موجب امنیت و هدایت و مایۀ افتخار و عزّت جامعۀ خود میشوند.
اما خودباختگان و مرعوبین یا به عبارتی مسخ شدگان و فریب خوردگان جنگ نرم و شناختی موجب نا امنی و انحراف و مایۀ ذلّت و ننگ جامعۀ خود میشوند.
همانگونه که عزّت و اقتدار مؤمنین در دستگاه ادراکی طواغیت، تکبر و استبداد معنا و فهم و تفسیر میشود، صبر و مدارای مؤمنین نیز ضعف و ترس معنا و تفسیر میشود.
لذا باید هوشیار باشیم که معیارهای سنجشِ دستگاه محاسباتی دشمن وارد دستگاه محاسباتی ما نشود، وگرنه در جهت تقویت اراده و تکمیل پازل او قرار میگیریم.
بهترین تنظیمگر دستگاه محاسباتی رهنمودهای ولی است.
همانگونه که برخی آقایان درک درستی از ادراک سمعی بانوان ندارند لذا گاهی حرفی یا لحنی را به کار میبرند و متوجه نیستند که این حرف و آن لحن چقدر روح و روان بانوان را تحت تأثیر قرار میدهد؛
تلقی برخی بانوان محترم نیز این است که ادراک بصری آقایان همانند بانوان است لذا در به معرض دید گذاشتن اندام خود اهمال میکنند چون متوجه شدت متأثر شدن آقایان از ناحیۀ چشم و تصویر نیستند.
وقتی که ما عدالت را مطالبه میکنیم به عبارتی خواهان مقابلۀ با ظلم هستیم.
تبیین مفهوم عدل و ظلم و تشخیص مصداق به جای خود لکن در عدالتخواهی یعنی مقابلۀ با ظلم، مقصود مقابلۀ با مفهوم ظلم نیست بلکه مقابله با فاعل ظلم و مصداق آن یعنی فرد یا مجموعۀ ظالم است.
وگرنه جنگیدن با مفاهیم که خطر و هزینۀ خاصی ندارد؛ البته مبارزه با مصادیق ظلم لزوماً جنبۀ سخت ندارد . . .
حکم ارتداد امام خمینی(ره) در خصوص سلمان رشدی و دستور قتل وی، در سیاست و حکمرانی کاملاً عادی است.
همۀ حکومتها، کشورها و جوامع برای دنیای مادی خود، خطوط قرمزی دارند که اگر کسی از آن عبور کند وجودش را برای جامعه خطرناک میدانند و معدومش میکنند...
لکن فهم اهمیت خطوط قرمز معنوی برای کسانی که غرق در ماتریالیسم و بحران معنویت هستند خیلی سخت است.