یکی از گرانبهاترین میراث حضرت امام خمینی(ره) توجه ویژه به حقوق و مسئولیت عامه مردم و نفش آنان در تعیین معادلات کلان اجتماعی میباشد که در ادبیات سیاسی تحت عنوان جمهوریت نام برده میشود. علیرغم اینکه در مبانی دین مبین
پرسشی مهم و بنیادین؛ آیا مسائل سیاسی مانند اصول دین تحقیقی هستند و باید خود افراد در آنها با تحقیق و بررسی به نتیجه و تصمیم گیری برسند و یا مانند فروع دین میتوان در آنها از نظر متخصصین تقلید و تبعیت کرد؟
انقلاب اسلامی قبل از اینکه یک انقلاب سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و غیره باشد، اولاً و بالذات یک انقلاب معرفتی است. این انقلاب معرفتی ابتدا با نفی سکولاریسم یعنی نفیِ مکفی دانستن عقل تجربیِ ماتریالیستی برای تکامل و سعادت بشر
چندین سال است که در ایام انتخابات جریان حزب الله و انقلابیون بر سر این دو راهیِ حمایت از اصلح غیر مقبول و یا حمایت از صالح مقبول دچار دو دستگی شده و آثاری بر این شقاق مترتب میشود که عمده سودِ آن را جریان غیر انقلابی میبرد.
جریانات مطرح سیاسی کشور که غالباً اتاق فکر و عملیات آنها در تهران است همواره به این مهم التفات داشتهاند که بدون اتکاء به قم و دست و پاکردن یک عقبه تئوریک دینی نمیتوانند قد علم کرده و در سپهر سیاسی کشور دوام توأم