از عصای موسی تا چوب یحیی...
تکه چوبی که شهید یحیی سنوار در حالی که مرگ را به بازی گرفته بود به سمت پهپاد اسرائیلی پرتاب کرد همچون تیری از لنز دوربین عبور نمود و بر قلب ترسوی غرب وحشی نشست! همان غرب بی قهرمانی که به خاطر فقدان قهرمانهای واقعی در تمدن خود همواره در هالیوود و امثالهم دست به خلق قهرمانهای پوشالی مانند سوپرمن، بتمن، اسپایدرمن و غیره بر روی پردۀ سینما میزند تا شاید خلاء بزرگ و عمیق قهرمانی تمدنش را پر کند.
همانگونه که عصای حضرت موسی علیه السلام بازی و مکر جادوگران فرعون که مردم را اغوا کرده بودند را بر هم زد، تکه چوب شهید یحیی سنوار این شیر سلحشور نیز بازی و مکر صهیونیسم و نظام سلطه را بر هم زد و هیمنۀ پوشالی آنها را در هم شکست! همان هیمنهای که کاهی بیش نبوده و نیست لکن با انبوه رسانهها و پروپاگانداهای متعدد کوه جلوه داده میشود تا تکیه گاه ابلهانی باشد که در دامنۀ آن مشغول چریدن و حمالی هستند.
آری آزادگان دنیا خصوصاً آنهایی که در چنگال فرهنگ منحط غربی گیر افتادهاند شدیداً تشنۀ شجاعت و شرافت و غیرت هستند که حتی اگر با پرتاب تکۀ چوبی بر آنها ارزانی شود آن را تاج سر و توتیای چشم خود میکنند زیرا این شجاعت و شرافت و غیرت، بزرگترین مانع مبارزه با طاغوت یعنی ترس که ریشه در ضعف ایمان دارد را از قلوب و اذهان میزداید، همان ترسی که سردار دلها نسبت به آن هشدار دادند که؛«نترسید، نترسیم و نترسانیم»...