۷۵ مطلب با موضوع «موضوعات :: اندیشه» ثبت شده است

منافق شناسی، مرحله‌ای مهم در دشمن شناسی

چند باور و تصور غلط در مورد دشمن وجود دارد که اجمالا به آنها خواهیم پرداخت

۱- دشمن موجودی خارجی می باشد؛ حال می خواهد خارج از مرزهای یک کشور باشد و یا خارج از خانه و کاشانه ما. . .

۲- دشمنان همیشه برخوردی خشن با ما دارند و دائما نسبت به ما عبوس و پرخاشگر هستند . . .

۳- پوشش ظاهری دشمنان کاملا متضاد با فرهنگ و باور های ما بوده و در نقطه مقابل قرار دارد . . .

۴- دشمنان ما از ابتدای خلقتشان دشمن ما بوده اند و از ما یا منسوبین ما نیستند . . .

مختصری پیرامون رابطه ایدئولوژی با استراتژی

ایدئولوژی

مفهموم لغوی: ایدئولوژی از نظر ساختار لغوی واژه ای است مرکب از دو جزء « ایده » و « لوژی » که ایده به معنی اندیشه، تصور، عقیده، نظر، آگاهی و . . . آمده است و لوژی که به صورت پسوند امروزه معمولاً به معنی دانش و شناسایی بکار می‏رود.
مفهوم اصطلاحی: ایدئولوژی به معنای عام مرادف جهان بینی است و مجموعه ه‏ایی از رهنمودهای مکتب و انسان را چه در بُعد اندیشه و چه در بخش عمل در بر می‏گیرد؛ ایدئولوژی به معنای خاص که تنها بخشی از مبانی مکتب را در بر گرفته و ذیل مبانی جهان بینی است به رفتار انسان و دستورالعملها ( بایدها و نبایدها ) مربوط می‏ شود.

معیارهایی برای شناخت جریان‌های سالم

هر چیزی در عالم مشخصه های خاص خود را دارد که آن را از غیر خود متمایز می کند ، و این شاخصه ها از صفات ذاتی آن می باشند و نمی توان آن چیزها را بدون این ویژگی ها و اوصاف تصور کرد، مانند گرما برای آتش و روشنایی برای نور، فهم این دو مثال مشکل نیست و بسیار راحت می باشد ، اما مسائلی هستند که نیاز به دقت و تبیین بیشتری دارند مانند جریان های فکری اعم از  مذهبی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی که غالبا دو منشا برای انحراف آن ها وجود دارد.

یکی از عوامل شایع اختلاف نظر

اختلاف نظر در حمایت و یا طرفداری از جریان حق و باطل مساوی است با کفر و توحید ، چون سرچشمه حق خداوند متعال است و کافر کسی است که منکر حق و در جریان باطل می باشد ، البته لازم به ذکر است که رابطه ی منطقی میان حق و باطل تناقض می باشد یعنی بیشتر از دو حالت نمی شود برای آن متصور بود و حالت سومی ندارد به بیان دیگر یک شخص و یا چیزی نمی تواند هم باطل باشد هم حق و یا اینکه هیچ یک از این دو نباشد ، اگر باطل باشد دیگر حق نیست و اگر حق باشد دیگر باطل نیست و اعتدال و میانه روی دراینجا امکان پذیر نیست همانند رابطه ی میان اعداد در زوج و فرد بودن ، یک عدد یا زوج است یا فرد و نمی تواند هر دو باشد و یا اینکه هیچ یک از این ها نباشد و حالت سومی نیز برای آن نمی توان متصور شد و از علم به زوج بودن یک عدد علم به فرد نبودن آن و از علم به فرد بودن یک عدد علم به زوج نبودن آن حاصل می گردد ، صفر به تنهایی عدد محسوب نمی شود و تنها علامتی دال بر عدم عدد می باشد .

اعتدال یا نفاق! مسئله این است؟

♦️ حرکت میان حق باطل اعتدال نیست نفاق است.

⚠️ با توجه به اینکه رابطه منطقی فی‌مابین حق و باطل تناقض است، لذا در تقسیم بندی جبهه‌ای افراد و جریان‌ها بیش از دو حالت متصور نمی‌باشد و حالت سومی اساسا متصور نیست چه رسد به اینکه ما در تصدیق بحث کنیم.