این رحم اجارهای آبستن روحانی است!
تصور و تحلیل غالب نخبگان و توده مردم در خصوص سرنوشت دولت بعدی این است که این دولت آینده یعنی دولت سیزدهم قطعاً دولتی غیر از دولت آقای روحانی و دولتهای نزدیک به آن مانند دولتهای هاشمی و خاتمی خواهد بود.
چون این دولت و حامیان آن در این هشت سال چنان بلایی بر سر کشور و مردم آوردهاند که مردم فقط به دولتمردانی غیر از این دولتمردان میاندیشند. البته ناگفته نماند که اساساً دولت روحانی نیز چیزی جز پسماندههای دولت هاشمی و خاتمی نبوده و نیست، از گفتمان حاکم بر دولت گرفته تا وزیران و مدیران و حتی خلق و خو...
همانگونه که ما به نکته فوق التفات داریم جریان غیر انقلابی درون نظام (کارگزاران، اصلاحات، اعتدالیون و اصولگرانمایان) نیز به این مسئله که برای آنان چالش مهمی است ملتفت هستند! لذا به این سادگی میدان را واگذار نخواهند کرد چون خوب میدانند که اگر در سپهر سیاسی کشور ستاره و ستارگانی نداشته باشند به قهقرا رفته و به زباله دان تاریخ خواهند پیوست. از این رو است که به خاطر آبروی نداشته و رنگ باختن حنای تزویر خود در نزد مردم به تاکتیک رحم اجارهای متوسل شدهاند تا راهی برای زیست انگل وار خود در بدنه نظام اسلامی پیدا کنند.
این رحم اجارهای کسی نیست جز مرد پرسه در مه سیاست پیدا و پنهان کشور ایران، علی اردشیر لاریجانی! کسی که مدتها بعد از رویکرد یکی به نعل یکی به میخ... از فتنه 88 به بعد از وسط لحاف سیاست ایران به سمت غربگرایان غلطید و با جاده صاف کنی و سرویس دهی همه جانبه به دولت اعتدال که همان پسماندههای کارگزاران و اصلاحات هستند وجهه و اعتباری در نزد جریان غیر انقلابی و خسته و بریده از آرمانهای اصیل امام و انقلاب دست و پا نمود تا در در دوران قحط الرجالی این اردوگاه مضمحل و از هم پاشیده رجل سیاسی و منجی آنان باشد.
با توجه به حضور آقایان رئیسی و جلیلی در انتخابات پیشرو عملاً رقیب قابل اعتنایی در جبهه مقابل مشاهده نمیشود. اما تا دلتان بخواهد فریب و تزویر و حمایت پیدا و پنهان رسانههای بیگانه محسوس و مشهود است! و حتی ممکن است با کارشکنیهایی از سوی دولت مستقر که حیثیت و کیان و استمرار بقای سیاسی خود را در خطر جدی میبیند مواجه باشیم. اما این مسائل نباید ما را از وحدت در مقابله با نقطه کانونی جبهه مقابل یعنی لاریجانی، که امید جریان غیر انقلابی داخلی شده و حتی ضد انقلاب نیز در حال دخیل بستن به وی هستند غافل کند.
این رحم اجارهای که با دیاثت سیاسی و نفاق و نفوذ آبستن شده است حامل موجود خطرناکی است که در صورت تولد و به ثمر نشستن ضربه مهلکی به ستون فقرات جمهوری اسلامی خواهد زد... همان خسارت و ضربهای که جمهوری اسلامی در این هشت سال از مولودِ پیوند نامشروع کارگزاران و اصلاحات یعنی اعتدال نفاق پیشه خورده است. مولود این رحم اجارهای در یک کلام چیزی نیست جز تثبیت و استمرار دولت سوم روحانی و ادامه ویرانی کشور... پس باید با تمام توان تمرکز خود را بر سقط جنین این رحم بگذاریم و امیدشان را نا امید کنیم.