قبل از ورود به بحث باید عرض کنم که بنده نه کارشناس امنیتی-نظامی هستم و نه به تحولات آشکار و پنهان منطقه اشراف ویژه‌ای دارم لکن به عنوان یک نفر از حامیان جبهۀ مقاومت مختصر عرضی دارم که آن را به اشتراک می‌گذارم، امیدوارم که مفید فایده باشد...

می‌دانیم و می‌دانند که نبرد قدیمی، تمام عیار و همه جانبه‌ای بین ایران به عنوان علمدار عدالت و آزادی و آمریکا به عنوان پرچمدار ظلم و استکبار همواره در جریان بوده که مدتی است تقابل نیابتی آن وارد مرحلۀ جدیدی شده است و همچنین طبیعی است که بخش‌هایی از این نبرد آشکار و قسمت‌هایی نیز به صورت پنهانی در جریان باشد تا جایی که گاهی نه آنها برخی ضربات خود را آشکار(رسانه‌ای) می‌کنند و نه ما برخی ضربات خود را آشکار می‌کنیم لکن باید در مقابل صراحت دشمنان در حمله و عدم نگرانی از تبعات آن، قاطعیتی صریح داشته باشیم.

در ماجرای ترور شهید سیدرضی موسوی همانند ترور شهید سلیمانی سرعت و صراحت ما بسیار مهم است. نبرد همه جانبه که بخشی از آن باید پنهان باشد جای خود، منتها مبادا پاسخ آشکار را به تاوان پنهانی حواله بدهیم. چون بخشی از نبرد جبهۀ مقاومت با جبهۀ استکبار عملیات روانی و ترمیم و ارتقای روحیه و امید بخشی به افکار عمومی است. اگر حملۀ دفعی و نقطه زن دشمن را که در عین خسارت سخت، لطمات جدی نرم نیز در روحیه جبهه مقاومت به بار می‌آورد را حواله به پاسخ غیر دفعی و غیر نطقه زن بدهیم گرچه شاید جبران ضربۀ سخت را کرده باشیم لکن جبران لطمات نرم محقق نخواهد شد. همان قدر که دشمن می‌داند از کجا خورده و می‌خورد دوستان(مسلمین و آزادگان) نیز باید بدانند که کجا را زده و می‌زنیم که این مسئله به شدت موجب افزایش روحیه آنان و شکست هیمنه پوشالی دشمن می‌شود.

در اینکه اخراج آمریکا و نوکران مزدورش از منطقه زمان لازم دارد شکی نیست منتها باز تاکید می‌کنم که مسئله این است که ما باید با اقدامات آشکار بیشتر از پیش به میدان بیاییم تا به ملت‌های منطقه این نوید را بدهیم که می‌شود و می‌توانیم که آمریکا و دست نشانده‌هایش را بیرون بکنیم. نگران فضاسازی‌های بین‌المللی هم نباشیم چونکه که دیگر مثل سابق نه تنها اغلب ملت‌ها بلکه بسیاری از دولت‌ها نیز در جهت حمایت از آمریکا و دست نشانده‌هایش اقدام جدی و خاصی نمی‌کنند. در هر صورت ما به رزمندگان جبهۀ مقاومت اعتماد و اطمینان داریم که صلاح کار را بهتر از هرکسی می‌دانند منتهای مراتب ما نیز وظیفه خود می‌دانیم که ضمن حمایت از مواضع و اقدامات آنان پرچم مطالبه‌گری را بیفرازیم تا ضمن ایجاد بسط ید روانی برای فرماندهان در افکار عمومی موجب اسکات خصم تردید افکنان غرب‌زده باشیم.